تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 367
چپتر 367: سارا
زندگی نوآ برای مدتی آرام شد.
هیچ ماموریت دیگری که نیاز به حضور او داشته باشد وجود نداشت و او ترجیح میداد به جای انتخاب آنهایی که در ساختمان ماموریت هستند، منتظر ماموریتهای بروس باشد.
تعداد امتیازهای شایستگی که با انجام خدمات برای جناح خود اعطا میشود، با اختلاف زیادی از امتیازاتی که فرقه در مأموریت معمولی داده بود، بیشتر بود، نوآ فکر کرد که بهتر است به جای تهدید کردن سربازان برای یک کل، منتظر شایعه غیرواقعی دیگری باشد که به گوش بروس برسد.
با این حال، گشایش دانتیان تنها دو روز در هفته را اشغال میکرد و حوزه ذهنی او به طور مستقل بزرگ میشد، بنابراین نوآ خود را با زمان آزاد بسیار بیشتری از آنچه نیاز بود یافت.
او به این عادت نداشت، همیشه سعی میکرد از روزهایش بهترین استفاده را ببرد، اما مراکز قدرت او از قبل در حال بهبود بودند و حدی وجود داشت که او تا چه حد میتوانست در نفوذ معنای خود در نفس پیشرفت کند. باید جعل کند تا ببیند آیا این تأثیرات معنای مورد نظر او را منعکس میکند یا خیر.
با این حال، او نه موادی داشت و نه میخواست آنها را بخرد، او برای چهارمین رون کسیر پس انداز میکرد و ترجیح میداد از امتیازات شایستگی خود برای خرید جادوها یا هنرهای رزمی استفاده کند تا اینکه از آنها برای جمع آوری منابعی استفاده کند که بتواند به تنهایی شکار کند.
به همین دلیل شروع به شرکت در جلسات قمار شاگردان جناح خود در محل تمرین کرد.
او یک جادوگر رتبه ۳ بود، برتری او در برابر شاگردان دیگر خیلی زیاد بود، بنابراین او اغلب برنده میشد.
«زوج.»
نوآ برای آخرین بار صحبت کرد و تاس زیر فنجانی که به صورت وارونه روی زمین قرار گرفته بود از چرخیدن باز ایستاد.
«لعنتی، من روی فرد شرط میبندم! زک، از این قانون متنفرم که تو باید آخرین نفری باشی که حرف میزنی.»
«خفه شو، در غیر این صورت بازی کردن غیرممکنه، هرکس فقط چیزی رو که انتخاب کرده برمیداره...»
یکی از شاگردانی که ...
کتابهای تصادفی

