کیث در زمینه تشکیلات بسیار با استعداد بود.

او یک تهذیب گر مرحله جامد در رتبه سوم بود که بیشتر عمر خود را صرف مطالعه تشکیلاتی کرده بود که فرقه در فرار از کشور پاپرال توانست آنها را بدست آورد و می‌توان او را در این زمینه متخصص دانست.

او و نوآ با هم کار کرده بودند تا در سراسر جزایر ارزشمند تله بگذارند، اما نوآ فقط ناپایداریها را فراهم کرده بود و نحوه کار آنها را توضیح داده بود، بقیه چیزها توسط کیث اداره شده بود.

اولین تشکلها بهعنوان محرکی برای ناپایداریها عمل کردند، نفس موجود در اعتبارات که به سازهها نیرو میداد، برای تحریک انفجار سلاحهای یکبار مصرف استفاده شد، اما این تنها هدف آنها نبود.

این انفجارها مواد تشکیل دهنده سازهها را در میدان نبرد پراکنده می کرد، مواد سپس خود را به مهاجمان ناآگاه متصل می کردند و می توانستند توسط مکانیسمهای دیگر مورد استفاده قرار گیرند.

این مواد شبیه گرد و غبار بود و مهاجمان در آن شرایط متشنج نمی توانستند به خود زحمت پاک کردن آن را از لباس هایشان بدهند، آنها انتظار نداشتند که از گرد و غبار گفته شده برای مهار آنها استفاده شود.

خطوط یک آرایش بر روی بدن سربازان می درخشید، آنها در منطقه طنین انداز می شدند و دیگر آرایشها را روی زمین روشن می کردند.

ناگهان، یک منطقه بزرگ پر از خطوط درخشان شد، و بر روی تهذیبگرانی که توسط گرد و غبار آلوده شده بودند، تأثیراتی شبیه به طلسم منطقه مرگ نوآ داشت.

سربازان امپراتوری احساس کردند که حرکات آنها تحت تأثیر قرار گرفته است، آنها با نگرانی به سمت رهبران خود چرخیدند، به امید دستورات یا راه حلهایی برای آن وضعیت دردسر ساز...

با این حال، تهذیبگران کندو قبل از اینکه بتوانند تصمیمی بگیرند، وارد شدند.

مجموعهای از طلسمها و به دنبال آن ظهور تهذیبگران مخفی، سربازان امپراتوری را مجبور کرد که موضوع تشکیلات را به حالت تعلیق درآورند و روی دفاع تمرکز کنند.

نوآ میدان نبرد را تجزیه و تحلیل کرد، تعداد نیروهایش کمتر از دشمنان بود، اما با کمک آرایش، این مزیت تحت تأثیر ...