فصل ۱۵۶۵ ۱۵۶۵. رضایت

در نبرد رتبه‌های ۸، یک ثانیه می‌توانست به معنای تفاوت بین مرگ و زندگی باشد. حتی یک تاخیر جزئی در فعال‌سازی یک تکنیک دفاعی، برای کشتن آن‌ها کافی بود.

نوآ فهمیده بود که دو رهبر فقط می‌خواستند کمی زمان بخرند. سطح فعلی او به قدری قوی بود که می‌توانست بیشتر تهذیب‌گران مرحله گاز را شکست دهد، اما کنار آمدن همزمان با دو تای آن‌ها، برایش سخت بود.

تسخیر نیروهای دفاعی آن‌ها در حین دفع حملاتشان، منجر به یک نبرد طولانی می‌شد. نوآ به‌شدت معتقد بود که می‌تواند هر دو حریف را همزمان شکست دهد، اما نمی‌دانست که آیا نیروهای کمکی تا قبل از پایان نبرد از راه می‌رسیدند یا خیر.

فقط یک لحظه طول کشید تا نوآ تصمیمش را بگیرد. او دوست داشت برگه‌های برنده‌اش را مخفی نگه دارد، مگر اینکه شرایط به آن‌ها نیاز پیدا کند، اما او در آن زمان این شانس را داشت تا ضرر‌های دائمی وارد کند.

تکنیک دزد اعلی به نوآ اجازه داده بود که قانون شاندال را تصرف کند. سپس نوآ آن معنای واقعی را به نموداری تبدیل کرده بود که به تاریکی، انرژی ذهنی و ماده تاریک نیاز داشت.

وقتی طلسم نوآ فعال شد، دنیا از درد فریاد کشید. تاثیر او به ماده نفوذ کرد و کنترل یکی از قوانین اساسی آن را در دست گرفت.

قانون شاندال بخشی از سیستم آسمان و زمین بود. یعنی به آن وجود‌های قدرتمند تعلق داشت، اما نوآ آن معنای واقعی را به طلسمی تبدیل کرده بود که می‌توانست او را به زور برای لحظه‌ای مسئول کند.

منطقه تاریک شد و نوآ به جلو شلیک کرد. هیچ چیز در جهان حرکت نمی‌کرد، اما او می‌دانست که اثرات طلسمش مدت طولانی‌ای دوام نمی‌آوردند. با این حال، ریشه‌ها شمشیر شیطانی را پوشانده بود که یعنی، آماده بود تا یکی از حریفان خود را از وسط نصف کند.

نوآ در آن زمان می‌توانست فقط یک ضربه ساده اجرا کند. هر حمله دیگری نیاز به جمع‌آوری انرژی بیشتری داشت و طلسم تا آن زمان به پایان می‌رسید.

قدرت بدنی او برای سوراخ کردن آیتم‌های دفاعی و حفاظت‌های ذاتی کافی بود. برندگی شمشیر شیطانی هم کمک کرد و هاله خورنده اطراف ریشه نیز نقش مهمی ایفا کرد.

نوآ به تهذیب‌گری که می‌توانست طوفانی از خرده‌های شیشه‌مانند را فرا بخواند رسید و بدنش را از وسط نصف کرد. طلسم درست پس از آن حمله به پایان رسید و زمان دوباره به جریان افتاد....