فصل 1604: آسان شیر بالدار هنوز حتی یک حمله هم انجام نداده بود. تیم نوآ موجود را در چنان زنجیره‌ای از تکنیک‌ها محبوس نگه داشته بودند که از هر تلاشی برای دفاع یا واکنش، جلوگیری می‌کرد. افراد در ارتش نوآ ارشدانی بودند که در زمینه‌های متفاوت تخصص داشتند، اما آن‌قدر طولانی با هم بودند که می‌توانستند همکاری کاملی داشته باشند. علاوه بر آن، تجربه نبردشان هم به آن‌ها اجازه می‌داد تا خود را با هر موقعیت و تکنیک ناشناخته‌ای وفق دهند. شیر بالدار تا آن زمان پنج پا و بخشی از بال راست خود را از دست داده بود. موجود صدمات قابل توجهی را متحمل شده بود، اما آن صدمات او را حتی ذره‌ای هم تضعیف نکرده بودند. سه پا برای اینکه بتواند به جلو حرکت کند، کافی بود. نوآ و ارشدان دیگر روی زمین منتظرش بودند، اما این رضایت آن‌ها را جلب نکرد. پاهای موجود قبل از اینکه چرخش تندی انجام دهد، در هوا ترک خورد. نزدیک بود در دستان نوآ بیفتد، اما ناگهان به سمت هایدرای عظیم نه سر در پشت اتاق شلیک شد. شیطان آسمانی به سرعت در مسیر حرکت آن ظاهر شده و به یکی از سه سر او سیلی زد. موجود پس از حمله تغییر جهت داد و به منطقه‌ای برخورد کرد که نوآ و دیگران برای رسیدن به آن تردیدی نداشتند. یک فردیت عظیم به سمت پای ششم شلیک شد. جردن، ایان و ویلفرد به آن حمله پیوستند تا اینکه اندام ششم را از بدن اصلی جدا کردند. نوآ به آن اکتفا نکرد. بدن او به دلیل اشکالات شمشیر نفرین شده کاملا به هم ریخته بود. همچنین شعله‌هایش نیز نتوانستند زیاد بسوزند. با این حال، او در مقابل فرصتی برای وارد کردن آسیب بیشتر، تردید نکرد. شیر بالدار تلاش کرد بایستد، اما نوآ انگشتانش را قوس داده و دو سرش را گرفت تا موجود را روی زمین نگه دارد. نیروی عظیمی روی بازوها و شانه‌های او فرود امد و او را تهدید کرد که آن‌ها را از بین خواهد برد، اما قدرتی که ماده ناپایدار به او می‌داد، به او این اجازه را داد که چند ثانیه تحمل کند‌. همراهانش در حالی که او موجود را بی‌حرکت نگه داشته بود، بهترین تکنیک‌های خود را به کار گرفتند. شاه الباس حتی چند ساختار را هم برای کمک به او در آن کار، راهی کرد. شیطان آسمانی و ویلفرد در سکوت تصمیم گرفتند به نیروها بپیوندند و حملات خود را روی همان یک پا متمرکز کنند. ...