NovelEast

تولد شمشیر شیطانی

قسمت: 1704

تنظیمات

فصل ۱۷۰۴ - ۱۷۰۴. هیولا

نبردهایی در سرتاسر منطقه آغاز شده بود. ارشدها در سمت نوآ در دیوانگی بودند تا آن محاصره را بشکنند، زیرا میدان نبرد درخشان نزدیک بود. هنوز هم همه انفجار جاه‌طلبی نوآ را می‌توانستند حس کنند.

بسیاری از ارشدها برای مشاهده‌ی نیروی عظیمی که از وجود نوآ بیرون می‌آمد، مبارزه را متوقف کردند. رگ‌های برآمده روی پوست فلزی او ظاهر شد زیرا جاه‌طلبی او به شدت بدنش را تقویت می‌کرد.

بانو فیلیس آیتم‌های حکاکی شده زیادی داشت که برای مقابله با توانایی‌های او طراحی شده بود. نوآ حتی حدس زد که آن‌ها می‌توانند سطوح بالاتر قدرت را هم تحمل کنند، زیرا آسمان و زمین رشد او را در نظر گرفته بودند.

هدر دادن انرژی خود برای تأمین توانایی‌های مختلف ناکارآمد بود زیرا اکثر آن‌ها هنوز نمی‌توانند از آیتم‌های بانو فیلیس رد شوند. نوآ معتقد بود که تمرکز جاه‌طلبی خود بر یک ویژگی واحد از قدرتش راه بهتری است.

نوآ در طول سال‌های گذشته پتانسیل زیادی جمع کرده بود. زندگی به عنوان یک شیطان و پیروزی‌های فراوان او در برابر تهذیبگران مرحله‌ی جامد یکی از ویژگی‌های اصلی جاه‌طلبی او را باز کرده بود. او اکنون می‌توانست به زور سطح تهذیب یا توانایی‌های خاص خود را افزایش دهد و در آن موقعیت بدن خود را انتخاب کرد.

لبخند بانو فیلیس زمانی که بدن نوآ به مرزهای رده‌ی متوسط نزدیک شد و گذر از سطح را تجربه کرد گشاد شد. جراحات او فوراً در میان آن موج قدرت بهبود یافت و عضلاتش با رسیدن انرژی درون آن‌ها به سطحی که حتی شروع به درک آن نکرد، برآمده شدند.

نوآ همیشه می‌دانست که بدنش نیازهای غیرمنطقی دارد، اما هرگز به فکر انتخاب مسیر آسان‌تر نبوده است. قدرت بدنی‌برتر و حواس و انعطاف پذیری او ارزش مبارزه را داشت.

توانمندی داده شده توسط جاه‌طلبی نمی‌توانست دقیقاً گذر از سطح را تکرار کند، اما بسیار به آن نزدیک بود. توانایی نوآ برای تکامل ماده پس از سال‌ها به عنوان یک شیطان بهبود یافته بود و همین امر به تقویت او کمک می‌کرد.

امواج خشونت‌آمیز قدرت زیر پوست نوآ می‌دویدند و بدن او را پر از انرژی فوق‌العاده‌ای می‌کردند. او هرگز اینقدر احساس قوی و کامل بودن نکرده بود؛ هر اینچ از گوشتش پر از قدرتی بی‌اندازه بود. هوای اطرافش فقط با مشت کردن دست‌هایش می‌لرزید.

- بیا ببینیم آیتم‌هاش می‌تونن جلوی اینم بگیرن یا نه.

نوآ قبل از اینکه به آرامی بر سکوی تاریکی زیر پایش ضربه بزند فکر کرد.

مناظر در چشمان او بلافاصله تغییر کرد. نوآ دیگر نتوانست ارتش را ببیند. او به نواحی نزدیک‌تر تونل ابعاد رسیده بود، اما چند لکه‌ی خون روی بدنش ظاهر شده بود.

نوآ خودش را چک کرد، اما نتوانست هیچ آسیبی ببیند. خون مال او نبود.

نوآ برگشت...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی