NovelEast

سیستم خوناشامی من

قسمت: 187

تنظیمات

قسمت 187: احساس بی‌مصرف بودن

بالاخره آفتاب صبح طلوع کرده بود. چند نفر در مدرسه در طول شب برای خوابیدن مشکل داشتند، و لایلا یکی از آن‌ها بود. در تمام طول شب او در فکر این بود که چگونه به دیگران اطلاع دهد. او قبلاً تصمیم خود را گرفته بود که باید به آن‌ها هشدار دهد، اما نمی توانست بفهمد چگونه.

لایلا نمی‌خواست به این فکر کند که وقتی رویای حقیقی بفهمد که پیتر توانایی‌ای ندارد، چه اتّفاقی خواهد افتاد. لایلا از چیزهایی که از پسرها و پیور شنیده بود، از نیت حقیقی او آگاه بود. او به نقشه‌ی دوک پی برده بود.

هر ترم، رویای حقیقی از یک پایگاه نظامی متفاوت بازدید می‌کرد. با این حال، معلوم شد که بیشتر از بقیه، به یک مورد خاص سر می‌زد؛ و آن پایگاه نظامی دو بود. این دلیلی بود که لایلا را به این مکان فرستادند.

چیز عجیبی در پایگاه نظامی دو در حال رخ دادن بود. آن‌ها هنوز نتوانسته بودند بفهمند چه چیزی. زیرا تا کنون هر ماموری که فرستاده بودند، ناپدید شده بود. بنابراین، آن‌ها تصمیم گرفتند این بار، کارها را به شیوه‌ای متفاوت انجام دهند. بنابراین به جای فرستادن یک بزرگسال، تصمیم گرفتند یک مامور را که در سن سربازی بود، به عنوان یک دانش‌آموز به آنجا بفرستند.

دلیل بازدید رویای حقیقی، کسب توانایی‌های متفاوت از دانش‌آموزان بود. هر بار که رویای حقیقی از توانایی‌اش استفاده می‌کرد، سطح توانایی‌اش نیز در کنار آن افزایش می‌یافت. مهارت او تقریباً از تمام اطلاعاتی که آن‌ها در مورد سلول‌های جهش‌یافته داشتند فراتر رفته بود.

پس از از بین بردن توانایی شخصی، او می‌تواند توانایی را در فرد جدیدی بکارد. بدن آن‌ها به‌طور خودکار همان سطح توانایی شخصی که توانایی‌اش گرفته شده بود را دریافت می‌کند. با این وجود، آن‌ها هنوز باید زمان بگذارند تا با این توانایی آشنا شوند و همه‌ی مهارت‌ها را بیاموزند.

به همین دلیل بود که آن‌ها کتاب‌های توانایی سطح چهار را به پیتر داده بودند و برای رسیدن او به سطح چهار عجله داشتند. همیشه معیارهای خاصی برای انتخاب دانش‌آموزان برای این کار وجود داشت؛ اولین و مهم‌ترین معیار، این بود که آن‌ها هرگز نباید از یک خانواده‌ی اصیل باشند.

اگرچه خانواده رویای حقیقی یکی از چهار خانواده بزرگ بود، معمولاً سایر اصیل‌ها نیز بخشی از چهار بزرگ یا زیر پرچم یکی از آن‌ها بودند. بنابراین، این معیار برای جلوگیری از جنگ بین چهار بزرگ وجود داشت.

آن‌ها به دانش‌آموزانی نیاز داشتند که برجسته نباشند، تا مردم واقعاً متوجه نشوند یا برای گم شدن آن‌ها اهمیتی قائل نشوند. یکی دیگر از معیارها این بود که دانش‌آموز باید از خانواده‌ای فقیر باشد، خانواده‌هایی بدون پشتوانه یا حمایت.

کوئین در امان بود، چون مدرسه فکر می‌کرد که او توانایی‌ای ندارد. ولی قضیه‌ی پیتر و لایلا فرق می‌کرد؛ توانایی‌های آن‌ها ثبت و ضبط شده بودند و ممکن بود در ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب سیستم خوناشامی من را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی