NovelEast

سیستم خوناشامی من

قسمت: 531

تنظیمات
فصل 531: چهار فرد باقی‌مانده این مراسم موفقیت‌آمیز بود، با اینکه کوئین خیلی به پائول اهمیت نمی‌داد، همچنان علاقه‌مند بود که بفهمد به چه چیزی تبدیل می‌شود. خون‌آشام‌های معمولی مانند خودش و لئو، سپس خون‌آشام‌های کلاس A مانند ارین، کلاس B که پیتر در آن بود و کلاس C مانند لایلا و سیا، وجود داشتند. طبق گفته ادوارد، کلاس‌هایی نیز وجود داشتند که بیشتر از ارزششان، دردسر داشتند. پس بهتر بود که هر چه زودتر برای مقابله با چنین تهدیداتی آماده باشند. ولی با وجود دوایت، لئو و خودش، هرگز نمی‌توانست تصور کند که پائول به چیزی تبدیل شود که هر سه با هم نمی‌توانستند آن را شکست بدهند. [تبریک، شما مراسم را با موفقیت به پایان رساندید.] [یک خون‌آشام ایجاد شده است.] [6/10 اعضای خانواده نفرین شده.] این نتیجه خوبی بود. کمی ترس در پائول وجود داشت که او ممکن بود به چیزی پیچیده تبدیل شود. چیز جدیدی که او باید در زمین با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد، اما با وجود یک خون‌آشام، هیچ اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ نداد. برخلاف کوئین، به‌نظر می‌رسید که او از مرحله ابتدایی صرف‌نظر کرده است. در ابتدا، کوئین در حالت نیمه­تبدیل بود ولی پائول مستقیماً به خون‌آشام تبدیل شد. «به‌نظرمی‌رسه که نتایج خوب بودن.» دوایت صحبت کرد: «بهتره به اون درمورد تغییراتی که توی بدنش رخ میده و این که چطوری باهاشون سروکله میزنه، توضیح بدید. حالا که برای ما کار می‌کنید، اگر چیزی نیاز داشتید، فلاسک خون یا حلقه جادویی، فقط کافیه به ادوارد بگید و چیزی که خواستید رو براتون می‌فرستیم.» او بدون این که منتظر خداحافظی دیگران باشد به سمت در حرکت کرد. در را باز کرد و آخرین حرفش را گفت: «یادتون باشه، فردا متحد جدیدتون می‌رسه اینجا و شما می‌تونید برید.» به همین شکل او هم رفت. پائول دستش را چندین بار باز و بسته کرد انگار که یک نوزاد تازه متولد شده است. به‌نظر می‌رسید که او سعی می‌کند کاری انجام دهد و همینطور هم بود. او سعی می‌کرد ببیند که آیا مهارتش واقعاً از بین رفته است یا خیر. او هرگز نشنیده بود که چنین چیزی اتفاق بیفتد. او سعی کرد زمین را بلند و اشیاء را جابه‌جا کند، اما هیچ کدام جواب ندادند. «لئو من داشتم فکر می‌کردم،...» کوئین درحالی‌که به پائول نگاه می‌کرد، گفت: «وقتی به خون‌آشام تبدیل شدی، تونستی از سلاح روحت استفاده کنی؟» «آره، من تونستم.» لئو پاسخ داد. «ولی اگر به‌خاطر این می‌پرسی چون فکر می‌کنی که پائول هم می‌تونه یا نه، جوابش رو من نمی‌دونم. من خوش­شانس بودم که تونستم دوباره مهارتم رو یاد بگیرم. مگه زمین یکی از اون مهارت‌هایی نیست که خون‌آشام‌ها دارن؟ درسته؟ اگه بخوام حدس بزنم، سلاح روحی باید درونش ظاهر بشه. ممکنه وقتی که مهارت جدیدی یاد گرفت، سلاح روحیش با کمک مهارتش اصلاح بشه، ولی آخرش من هم به اندازه­ی تو می­دونم.» قبلاً، زمانی که کوئین این سؤال را از وی...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب سیستم خوناشامی من را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی