فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

سیستم خوناشامی من

قسمت: 659

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
قسمت ۶۵۹: نور سفید
درحالی­که در جنگل قدم می‌زدند، پای و ویکی به طور صادقانه‌ای کاملاً بی‌هدف حرکت می‌کردند. درحالی­که پای دلیل واقعی بیرون بودنشان را می‌دانست، ویکی نمی‌دانست. تاکتیک‌های او در گذشته بیشتر از ارزششان مشکل ایجاد کرده بودند. واضح بود که او برای رهبری مناسب نیست، اما به همین دلیل همیشه برادرش در کنار او بود.
او به طور معمولی قدم می‌زد و واقعاً به جستجو در مکان‌ها اهمیت نمی‌داد. درحالی­که پای سعی می‌کرد هر ردی را پیدا کند، بالا و پایین را جستجو می‌کرد و انگار که عجله داشت.
ویکی گفت: «بیا دیگه، چرا اینقدر سختته؟ اون دانکنه، شک دارم که چیزی براش اتفاق بیفته، می‌دونی چقدر قویه.»
پای پاسخ داد: «آره... می‌دونم، اما آخرین باری که دیده شد برای وقتی بود که یکی رفت تا علامت‌هایی که روی اسکنر ظاهر شده بودن رو بررسی کنه، براک می‌گه از اون موقع تا حالا خبری ازش نبوده.»
این دروغی بود که تا حدی درست بود. پای فکر می‌کرد بهترین مکان برای جستجو احتمالاً جایی بود که مزاحم فرضی سقوط کرده بود، و آنها تصمیم گرفته بودند به بخش حیوانات جزیره بروند. پای همچنین فکر می‌کرد اگر وردن بخواهد پنهان شود یا فرار کند، این بهترین مکان خواهد بود. افراد زیادی نبودند که به اندازه کافی قوی باشند تا آزادانه در چنین مکانی حرکت کنند. بنابراین تعداد افرادی که برای پیدا کردن او تمرکز می‌کردند کمتر می‌شد.
در نهایت، ردهای آنها منجر به پیدا کردن چند قدم در گل‌ولای اینجا و آنجا شد، برخی تازه‌تر. همچنین، بخش‌هایی از جنگل به نظر می‌رسید که درخت‌ها به عقب رانده شده و جدا شده‌اند.
آن دو به دنبال ردها ادامه دادند تا زمانی که به جایی رسیدند که می‌توانستند حدس بزنند دانکن به کجا می‌رفت، بزرگ و درست در مقابلشان بود. پای کوه آتشفشان. وقتی به بیرون رسیدند، دیگر ردپایی پیدا نکردند.
ویکی ادامه داد: «خب بیا دیگه، حدس می‌زنم که رفته داخل.
فکر می‌کنی کسی رو پیدا کرده یا فقط در حال شکار بوده؟ داخل آتشفشان موجودات قدرتمندی هستن.»
«بیا بفهمیم.»
وقتی وارد شدند، طولی نکشید تا چیزی که به دنبالش بودند را پیدا کنند، اما چیزی نبو...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب سیستم خوناشامی من را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی