فصل ۲۰۰ - جناح ها: موجودات پایین تر و موجودات برتر!

ساعت از شش بعد از ظهر گذشته بود و کم کم خورشید درحال از دست دادن قدرت خود بود. اگرچه هنوز در آسمان می‌درخشید، اما دما هوا با سرعتی که برای همه قابل لمس بود شروع به کم شدن کرد و نور زرد رنگ طلایی روشن خورشید به آرامی کم‌رنگ می‌شد تا اینکه رنگ نارنجی ملایمی به خود گرفت.

دهکده ابتدایی یک منطقه امن به متراژ حداقل ده کیلومتری بود و خود روستا در مرکز این منطقه قرار داشت. در این منطقه، احتمال برخورد یک بازمانده با هر نوع موجود یا زامبی جهش‌یافته بسیار کم بود، زیرا فو زوفنگ و بقیه برای از بین بردن هر نوع خطری که کمین کرده بود سخت تلاش کرده بودند.

با این وجود، جلوگیری از ورود گاه و بی گاه موجودات وحشی یا زامبی‌ها غیرممکن بود. به هر حال، برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقی نیاز به نیروی انسانی مسلح زیادی بود تا روز و شب از محیط اطراف محافظت کنند. چنین چیزی در حال حاضر غیرممکن بود.

برای جلوگیری از مرگ‌های غیرضروری، بازمانده‌ها که حالا در مجموع تقریباً ۲۰۰۰ نفر بودند، فقط در خانه‌های نزدیک به محیط میانی زندگی می‌کردند. اگرچه آنها هنوز دور از خانه‌هایشان بودند، برای اینکه آنها مردم عادی شهری بودند.

شهروندان عادی، کسانی که نمی‌خواستند هیچ نوع کار پرخطر انجام دهند یا از نیروی خود برای به دست آوردن وعده‌های غذایی خود استفاده کنند، اقلیت داخل روستا بودند. اکثریت شهروندان نجیب مایل به کار بودند، بنابراین آنها محیط میانی را اشغال کردند.

تحت چنین رژیم محافظه کاری، اگر کسی قوانین تعیین شده را نادیده نگیرد و بیش از حد سرگردان نشود، تلفات عملاً به صفر خواهد رسید.

چن‌هه، شانگوان و کانگ لان برای امنیت بیشتر محیط، صد شهروند نجیب که تجربه ساخت و ساز یا بدن قوی‌ای برای انجام کارهای سنگین داشتند را قبل از رفتن به محیط بیرونی سکونتگاه به عهده گرفتند.

تحت محافظت سه جنگجوی قدرتمند و بیش از هفتاد سرباز مسلح، برخی از بازمانده‌ها شروع به حفر چاله‌های دو یا سه متری کردند در حالی که برخی دیگر تنه درختان بزرگ یا تخته‌های چوبی را حمل می‌کردند.

کم کم دیواری چوبی اما محکم به ارتفاع شش تا هفت متر برپا شد.<...