فصل ۲۸۴ – اسرار محرمانه

با سوالی که بای زه‌مین از فو شوفنگ در مورد شغل و مأموریتش ‌پرسید، بلافاصله توجه همه به جوانی لاغر اندام و عینکی جلب شد.

دلیل اینکه بای زه‌مین چنین سوالی را در حضور تعداد زیادی از افراد پرسید، این بود که او می دانست هیچ یک از آنها جرات آسیب رساندن به فو شوفنگ را ندارند. به هر حال، انجام این کار به معنای توهین به او و خیانت به کل جناح بود، و تفاوت زیادی با خرید بلیط رایگان یک طرفه به مقصد مستقیم جهنم را نداشت.

فو شوفنگ ساکت بود و انگار چشمانش برای چند ثانیه تمرکز نداشتند.

همه فهمیدند که در حال بررسی اطلاعاتی است که در روحش نقش بسته بود، برای همین حرفش را قطع نکردند و با صبر و حوصله منتظر ماندند.

اگرچه ثبت روح به بخشی از زندگی روزانه همه موجودات زنده روی زمین تبدیل شده است، با این حال کمی طول می‌کشد تا همه به درستی با این پدیده عجیب و غریب و ناشناخته سازگار شوند. به همین دلیل، برای به دست آوردن اطلاعات در مورد رکوردی خاص به زمان و تمرکز نیاز داشتند.

بعد از حدود ۱۰ ثانیه، بالاخره فو شوفنگ دوباره تمرکز کرد و از همه عذرخواهی کرد و گفت: «من اینجا هستم. سطح فعلی من در واقع ۲۵ هست. از بین سه گزینه شغلی که می‌تونستم انتخاب کنم، یکی رو انتخاب کردم که فکر می کنم کم یاب ترین و قدرتمندترین هست. نام شغلی که انتخاب کردم قاتل توفان هست و هر چند ۱۰۰% مطمئن نیستم، اما فکر می‌کنم این شغل به لطف میوه‌ای که برادر بزرگ بای درست قبل از سفرش به شمال به من داد، متولد شد.»

درست است.

درست قبل از اینکه بای زه‌مین به همراه نانگونگ لینگ شین، نانگونگ یی و شانگوان بینگ شو از شمال خارج شوند، او یک میوه ی صاعقه به فو شوفنگ و یکی دیگر به کانگ لان داد. در مورد ژونگ ده، از آنجایی که او هنوز در خط مقدم بود و در جنوب نگهبانی می داد تا در صورت حرکت ارتش بزرگ از کمپ بای چوان به سمت دهکده ابتدایی علامت دهد، به طور موقت مجبور شد میوه را پیش خودش نگه دارد. خود بای زه‌مین وقتی به روستا بر می گشت میوه را به او داد.

به همین دلیل، تعجبی نداشت که افکار فو شوفنگ به چنین سمتی هدایت شود. به هر حال، میوه صاعقه گنجینه بزرگی از گیاه هزار صاعقه است که بای زه‌مین آن را در چند هفته اول آخرالزمان پیدا کرده است، و میوه های آن با انجام دو برانگیختگی، مهارت مرتبه دوم قدرتمندی را اعطا می کند، که به خودی خود کم یاب است.

این مهارت به اندازه ای قدرتمند است که یکی از فرشتگان بزرگ، به فرماندهی رهبر ارتش آسمان، خدای کتاب مقدس، چنین مهارتی را به عنوان اصلی ترین مهارت خود داشت. به همین دلیل تعجبی ندارد که حضور و دخالت در چنین مهارتی درها را برای فو شوفنگ باز کند تا شغل خاصی را با مهارت اختفاء او هماهنگ کند.

«میوه صاعقه؟» انگار شانگوان بینگ شو معنای چیزی را درک کرده است و گوش‌های دوست داشتنی اش به آرامی تکان می‌خورند.

یکهو بای زه‌مین متوجه اشتباه خود شد و دستی به پیشانی خود کشید: «آه، فراموش کردم در مورد اون صحبت کنم.»

از آنجایی که در گذشته همه چیز واضح نبود، او تمایلی نداشت اسراری مانند گیاه هزار صاعقه را به راحتی با افرادی مانند شوانگوان بینگ شو در میان بگذارد. به هر حال، اولویت برنامه این بود که وقتی به منطقه چیانگ پینگ رسیدند، از او جدا شود. با این حال، حالا که بای زه‌مین فتح کل چین را در اولویت خود قرار داده است، همه چیز فرق می کند.

هر چند این موضوع ۱۰۰٪ ثابت نشده است، اما شانس پیوستن شانگوان بینگ شو به جناح بای زه‌مین ۹۹٪ است، زیرا دستورات او را بدون اعتراض انجام می‌دهد و فقط گاهی اینجا و آنجا توصیه هایی می کرد. در واقع، شانگوان بینگ شو فعلی پس از مشاهده نیروهای پلیس کمپ شمالی که امنیت و رفاه مردم را نادیده می‌گرفتند، امید خود را به دولت قدیمی چین از دست داده بود.

به همین دلیل، نیازی به پنهان کردن این موضوع از او نداشت.

در مورد نان‌گونگ لینگ‌شین و نان‌گونگ یی، این دو خواهر و برادر در این جا فقط می‌توانستند به بای زه‌م...