NovelEast

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 455

تنظیمات

فصل 455 - به دست آوردن قلب یک زیبارو در میانه جنگ: معاشقه در مقابل دشمن طوری که انگار چیزی نیست!

400 شمشیر یخی، بدون توقف، تحت کنترل کامل شانگوان بینگ‌شو به سوراخ کردن بدن دشمنان بیشتری ادامه دادند. تمام کسانی که توسط شمشیرهای یخی سوراخ شده بودند به مجسمه‌های یخی تبدیل شدند و سپس یخ به قطعاتی منفجر شد که همه جا پرواز می‌کردند.

تنها در عرض دو یا سه ثانیه، بیش از 2000 دشمن تا حد مرگ منجمد شدند! آن‌ها حتی یک جسد سالم از خود با جا نگذاشتند زیرا مجسمه‌های یخی به قطعات بی‌شماری از تکه‌های یخ زده منفجر شدند که همه جا پرواز می‌کردند!

بدتر از آن، تکه‌های یخ منجمدی که پس از انفجار به پرواز درآمدند، در واقع به سلاح‌های وحشتناکی شبیه ترکش یک نارنجک تبدیل شدند، زیرا حاوی مانای شانگوان بینگ‌شو بودند و با قدرت جادویی شارژ می‌شدند و برای سوراخ کردن بدن بدبخت‌ترین افراد در آن اطراف به کار می‌رفتند!

فریادهای درد از همه جا به گوش می‌رسید زیرا زخم‌های برخی به اندازه‌ای جدی بودند که نمی‌توانستند روی پاهای خود بایستند و به مبارزه ادامه دهند. حتی اگر این موجودات آسیب‌دیده فقط موجودات طبقه‌بندی‌ نشده بودند، این واقعیت که او با یک حمله موفق به انجام چنین کاری شد ستودنی بود!

سووش! سووش! سوووش!....

شانگوان بینگ‌شو مثل شیر میان گله بره‌ها بود. هر بار که او شمشیر زمستانی یخ زده خود را تاب می‌داد، قطعاً سر دشمن به پرواز در می‌آمد و خون در سراسر زمین می‌پاشید. وحشتناک‌ترین چیز این بود که حتی وقتی سر دشمنانی را که می‌خواستند او را محاصره کنند، جدا می‌کرد، 400 شمشیر یخی را با ظرافت کنترل می‌کرد تا به پرواز در سراسر میدان نبرد و کشتار چپ و راست ادامه دهند.

خون دشمنان سر بریده نیز مدت زیادی روی زمین باقی نمی‌ماند، به نظر می‌رسید که زمین نوعی اسفنج باهوش است که آرام آرام تمام خون را جذب می‌کند. در مورد اینکه این همه خون به کجا می‌رفت، برای شانگوان بینگ‌شو راز بود.

بای زه‌مین در حالی که از دور تماشا می‌کرد شگفت زده شد زیرا در ابتدا انتظار نداشت که توانایی کشتار شانگوان بینگ‌شو واقعاً تا این حد باشد. با این حال، او به زودی آرامش خود را به دست آورد و فهمید.

بیشتر دشمنان فقط طبقه بندی نشده بودند و آن دشمنانی که مرتبه اول را در هم شکسته بودند، چیزی نزدیک به قدرت شانگوان بینگ‌شو نداشتند، بنابراین تعجبی نداشت که او بتواند به این راحتی به زندگی آن‌ها پایان دهد. علاوه بر این، برخلاف بای زه‌مین، راهی که او آرزو داشت و در آن به جلو می‌رفت، راهی بود که او را به داشتن توانایی رویارویی با ده‌ها هزار دشمن به تنهایی سوق می‌داد. مسیری که برای شخصی به نام شانگوان بینگ‌شو بسیار مناسب بود، کسی که آرزو داشت توانایی خود را برای انجام کارها به تنهایی را به تمام دنیا ثابت کند.

علاوه بر این، مهارت یخ ساز شانگوان بینگ‌شو در هنگام مبارزه بسیار انعطاف پذیر بود. در واقع، مهارت او یکی از بهترین‌ها برای رویارویی با انبوهی از دشمنان در تعداد زیاد بود.

گوشه دهان بای زه‌مین کمی به سمت بالا خم شد و از اینکه این زن را با خود آورده بود، احساس آرامش کرد. اگرچه او هیچ شکی در شکست دادن ارتش پیش روی خود نداشت و از رویارویی با ارتش بزرگ‌تر نمی‌ترسید، اما واقعیت این بود که هر چه شانگوان بینگ‌شو قوی‌تر شود، در دراز مدت برای همه بهتر خواهد بود. از جمله خود او.

شانگوان بینگ‌شو شمشیر خود را به عنوان الهه جنگ به اهتزاز درآورد. در نظر او دشمنانش چیزی جز موجودات بی‌اهمیت نبودند و حتی آن موجودات سطح 50 که سعی می‌کردند او را متوقف کنند، در صورت خوش‌شانس بودن موفق به زدن بیش از دو ضربه نمی‌شدند و اگر شانس با آن‌ها نبود حتی یک ضربه را هم به سرانج...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی