شرور می خواد زنده بمونه
قسمت: 69
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر شصت و نهم.
«از اونجا بیا پایین احمق.» رلین ناگهان فریاد زد و با لحن زشت و بدی که بسیار بدتر از دکولین بود، حرف زد. صورت قرمزش در حال انفجار به نظر میرسید.
«اروم باش، پروفسور رلین.»
«چی؟؟... اوه.. اما...»
دکولین از رلین خواست خودش را آرام کند، سپس به آرامی راه رفت و در مقابل ایفرین ایستاد.
«...من میتونم، درسته؟» ایفرین عقلانیت خودش را از دست داده بود، اما شک و تردید هنوز در صدایش احساس میشد.
«من گفتم تو میتونی هرکسی تو اینجا رو انتخاب کنی. من هیچ محدودیتی نزاشتم.» دکولین عصایش را به زمین کوبید.
_تلپ!
پژواک رعد و برق و موج ضربهای موهای ایفرین را به هم ریخت.
«با اینحال، نیازه که خودم رو تو موقعیت نامساعد درستی قرار بدم. من به تو حمله نمیکنم. و اگه این عصا به زمین بیافته، تو پیروز محسوب میشی.»
«...باشه.» ایفرین درحالیکه سرش را تکان میداد، مشتش را گره زد.
دکولین در طرف مقابل او ایستاد. ایفرین تپش دیوانهوار قلبش را احساس میکرد.
صرف نظر از همه چیز، برای ایفرین، این یک لحظه امید بود. انگار بالاخره روزی که آرزویش را داشت، فرا رسیده بود.
«هوووو.....» پس از کشیدن نفس عمیق، ایفرین ابتدا مانا را روی دستبندش آغشته کرد.
«شروع.» وزش باد بدن دکولین را فرا گرفت.
شتاب. از جادوی عنصر خالص میشد برای جمع آوری و پذیرش عناصر باد استفاده کرد.
مردم اغلب اشتباه میکردند که شتاب فقط روی حرکات بدن فرد تاثیر میگذارد. با اینحال، بر سرعت جادو هم تاثیرگذار بود. شکاف بین شلیک جادو را میشد از طریق آن کوتاه کرد.
«..»
ایفرین بیصدا گرم کردنش را به اتمام رساند.
نبرد بین جادوگران معمولاً با نبرد بین ویژگیها هیچ تفاوتی ندارد. هر فرد با هر عنصری که با توانایی خودش یا برای مقابله با حریف متناسب است، وارد مبارزه میشود.
اما ایفرین نیازی به این کار نداشت.
ویژگی او آوند بود نه یک عنصر. دستبندش به تنهایی ویژگی او به شمار میرفت.
این به عنوان یک ``کاتالیزگر`` عمل میکرد که فرمان جادو را صادر و اجازه میداد بدون جریمه شدن یا کاهش عملکردش، بتواند از هر چهار عنصر استفاده کند.
«هوف!»
ایفرین با طلسم {باد آتش} که یک جادوی سطح متوسط به شمار میرفت، شعله آتش برپا کرد. سپس او اجازه داد تا شعلهها در اطراف دکولین لگام گسیخته بشوند و جریان غلیظ شعله آتش چنان دکولین را فرا گرفت که دیگر دیده نمیشد.
سپس ویژگی زمین را به شعله اضافه کرد و ذرات زغال سنگ که شعلهها را تقویت و غلظت بالایی از اکسیژن را ایجاد میکرد، به داخل آتش انداخت.
گرررر!!!!
جادوی سوزاننده ایفرین استادیوم را پر کرد و تمام غبار و اکسیژن قابل اشتعال جادویی را در بر گرفت و منجر به یک سری اکسایش و ...
کتابهای تصادفی


