فصل ۷۵ مشکل اول

چهار روز بعد...

وینسنت و روری چند روز گذشته را صرف مذاکره با صاحبان مشاغل محلی مانند زندِر و جمع‌آوری اطلاعات از آرون در مورد خانواده ایروین کرده بودند.

در رابطه با کسب و کار خود، او سعی کرده بود با سه میخانه کوچک محلی دیگر ارتباط بگیرد، یک نوع مؤسسه که به دلیل نوع محصولی که معامله می‌کردند، با مشکلاتی مواجه بودند. اما وینسنت و روری چندان موفق نبودند. آن‌ها فقط توانستند یک قرارداد جدید بگیرند.

در این مرحله، شش مرد از گروه آن‌ها قبلاً در دو میخانه محلی کار می‌کردند و حتی شروع به درگیر شدن با اغتشاشگران کرده بودند.

در مورد خانواده ایروین، آرون قول داده بود که بتواند ملاقاتی برای وینسنت و روری ترتیب دهد تا با افرادی از آن خانواده ملاقات کنند تا در مورد تجارت صحبت کنند. اما چند روز طول می‌کشد تا این اتفاق بیفتد.

شخصی مانند آرون باید چندین زیردست را جابه‌جا کند تا زمانی که بتواند با یک بارون ملاقات کند.

به همان اندازه که مقامش پایین بود، عنوان بارون همچنان عنوان یک نجیب‌زاده بود، کسی که در پادشاهی بسیار نادرتر از افراد با استعداد رده سبز یافت می‌شد.

اما‌ آرون ارتباطات خود را داشت و مطمئن شد که وینسنت و روری اواخر این ماه با این خانواده ملاقات خواهند کرد.

پس از آن، آرون دیگر کاری برای آن‌ها نداشت، بنابراین مصمم شد که این کار را انجام دهد و از شر توافق با این جوانان خلاص شود.

در همین حال، نینا و ایو آرام در این شهر زندگی می‌کردند و به آرامی منطقه را می‌شناختند، در حالی که سایر مردان وینسنت به تحقیقات خود در مورد سه آهنگری که لوکاس نام برده بود ادامه می‌دادند.

...

در میخانه زندِر، حوالی ظهر مثل همیشه شلوغ بود.

میخانه‌ها مکان‌های مد روز در این جامعه بودند. آن‌ها نه تنها از اوایل روز تا آخر شب غذاهای متنوعی ارائه می‌کردند، بلکه مکان‌هایی بودند که افراد معمولی یا کمتر ثروتمند می‌توانستند بدون صرف هزینه زیاد نوشیدنی تهیه کنند.

برخی از میخانه‌ها با برخی از نوشیدنی‌های خود به قدری موفق بودند که حتی افراد ثروتمند را نیز جذ...