فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

آسمان ها را مهر خواهم کرد

قسمت: 52

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 52: برش ضربه­گیر

بار اول، تحمل کرد. بار دوم، سوم، چهارم، حتی بار پنجم هم او توانست به تحمل خود ادامه دهد. با این حال، در بار ششم، شرم­ساری او تبدیل به خشم شد و دیگر نتوانست تحمل کند. «تور محدودکننده آسمان» برای او حتی از طومار نقاشی باارزش‌تر بود. آن تور می‌توانست فوراً یک حریف را گیر بیندازد و برای سال‌ها در میان آیتم‌های ارزشمند او بود. هر چه پایه تهذیب صاحب آن بالاتر باشد، تأثیر آن قوی‌تر می­شود. او آن را روی کوه گنج قرار داده بود تا شکوهش را به رُخ بکشد تا مردم آن را ببینند و به آن طمع کنند. او تصور می‌کرد که این کار بی‌خطر است، و هرگز تصور نمی‌کرد که کسی واقعاً بتواند آن را بگیرد. و اکنون، او دیگر دیوانه شده بود، و آرزوی دیگری جز شکست دادن و کشتن منگ هائو و پس گرفتن نقاشی رنگ روغنی و توری محدودکننده آسمان نداشت.

اما سپس, وو دینگ­چیو شرورانه شروع به خندیدن کرد، آستینش را تکان داد و دستش را بالا آورد، و در مقابل سانگ عجیب­وغریب ایستاد.

«همراه دائوی من سانگ، شما یک تهذیبگر مورد احترام از دامنه جنوبی هستین. دقیقاً الان می­خواستی چیکار کنی؟ یادمه که شما به من گفتین که به مدت هفت روز، هر کسی از مرحله خالص‌سازی چی می­تونه به کوه گنج شما وارد بشه، و همه گنجینه­های کوه گنج رو برای خودش تصاحب کنه. نگو که داری زیر قولت می­زنی؟»

«تو قله کوه تیان­شان رو با زحمت به اینجا آوردی تا ارتفاع کوهت رو افزایش بدی. زمینش رو با خاکی از ته دریای شرقی تأمین کردی که ده هزار سال نور روز رو ندیده بود. و کاملاً به یاد دارم که گفتی هر کسی از مرحله خالص‌سازی چی که تواناییش رو داشته باشه می­تونه همه گنجینه­های کوه گنجت رو تصاحب کنه. سانگ عجیب­و­غریب، این رفتار الان شما می­تونه نشان­دهنده­ی کمبود رفتار شایسته باشه. اگه حرفش بپیچه که شما این چنین رفتاری از خودتون بروز دادین ممکنه که اعتبار و چهره مورد احترامتون رو خراب کنه.»

حالت چهره سانگ عجیب­وغریب بدتر از هر وقت دیگری به نظر می‌رسید و پر از نشانه‌های تلخی و رنج بود. قبلاً با کمال رضایت صحبت می­کرد، اما اکنون همه چیزهایی که گفته بود داشت بر علیه او استفاده می‌شد. پس از درنگی طولانی او به کیف نگه‌دارنده­ی خود ضربه‌ای زد و دو عدد قرص خالص‌سازی از آن بیرون آورد و آنها را بلعید. سپس او یک نفس عمیق و طولانی بیرون داد.

ناگهان چشمانش برق زدند و هوشیاری خود را به سمت منگ هائو متمرکز کرد و قصد داشت اطلاعاتی در مورد نیزه آهنین او به دست آورد. او در ابتدا کوچکترین توجهی به منگ هائو نکرده بود و تمرکز خود را بر کاری که نیزه آهنین انجام می­داد متمرکز کرد. به محض اینکه آگاهی او مجدداً پدیدار شد، وو دینگ­چیو خندید و آستین خود را تکان داد. سپس سپری سکوی مسطح را احاطه کرد که از نفوذ هوشیاری سانگ عجیب­وغریب جلوگیری می‌کرد.

«استفاده از هوشیاری خودت برای بازرسی یک تهذیبگر که در مرحله خالص‌سازی چی هست؟ سانگ عجیب، نگو که از عمد داری تلاش می­کنی اعتبار خودت رو نابود کنی؟»

وو دینگ­چیو مطمئناً نمی‌خواست اجازه دهد هیچ چیز باب میل سانگ عجیب پیش برود و دوباره شروع به خندیدن کرد. سانگ عجیب­وغریب با دیدن این اتفاق اگرچه به شدت عصبانی شده بود اما به جای انجام حرکتی بی­پروا، سپر دیگری درست فراتر از اولین سپر ظاهر کرد.

او گفت: «نیزه آهنی اون بچه واقعاً فوق‌العاده هستش، اگه من نمی­تونم بررسیش کنم پس نمی‌ذارم تو هم بررسیش‌ کنی.»

چهار ساعت بعد، منگ هائو با نیزه آهنی به قله کوه رسیده بود. او بلند شد، به اطراف نگاه کرد، سرانجام متوجه شد که پرچم بزرگی در زمین گیر کرده بود. زیر پرچم کیسه­ای قرار داده شده بود. سطح آن با انبوهی از رنگ­های آشوبگر نمایان بود. نگاه کردن به آن باعث می‌شد احساس کند مغزش دارد از جمجمه‌اش بیرون می­آید. به نظر می­رسید همه چیز در اطراف آن موج می­زد و تار می­شد. وقتی منگ هائو به آن چشم دوخت، با اشتیاق قلبش تپید و شروع به نفس­نفس زدن کرد. او کیف رنگارنگ را برداشت و وقتی این کار را کرد، پرچم به زمین افتاد.

مکالمات و بحث­هایی بین تماشاچیان در جنگل شیطانی، که در حال تماشای منگ هائو بودند که آرام از کوه بالا رفته بود و مقادیر زیادی از سنگ‌های روح و قرص­های دارویی جمع­آوری کرده بود، شکل گرفت. وقتی پرچم سقوط کرد، بحث و گفت­وگو داغ­تر از قبل شد.

آنها با شوک و حسادت به منگ هائو خیره شدند و سپس ناپدید شدن او به آن سوی کوه را تماشا کردند.

شانگ گوان­شیو با قصد قتل به منگ هائو که ناپدید می­شد خیره شده بود. او جرئت تعقیب منگ هائو را نداشت. چیزهای زیادی درباره او وجود داشت که هنوز نمی­دانست. حتی با وجود اینکه میل شانگ گوان...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب آسمان ها را مهر خواهم کرد را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی