فصل 114: با تشکر فراوان، همکار دائوئیست چو

چو یویان به آرامی شروع به بازگو کردن روش مخفی فرقه سرنوشت بنفش کرد. 
«برای روش چی بنفش از شرق، چی بنفش آسمان و زمین را پرورش نمیدن، از روشی که از شرق میاد استفاده کن، طلوع ماه و خورشید رو درک کن، اراده درونی خودت رو دگرگون کن، درخشندگی رو مشاهده کن، مهتاب رو بچش» 
با دیدن منگ‌هائو که آنجا نشسته بود، و ظاهراً در فکر فرورفته بود، در دلش لبخند سردی زد. "اون مطمئناً حدس می‌زنه که من فقط دنبال یه دست لباس نیستم. اما من اون رو به دام انداختم. اون هم به اندازه من می‌خواد کیف نگه¬دارنده‌اش رو باز کنه. اما قطعاً از اون استفاده نخواهد کرد. وقتی این تکنیک رو یاد بگیره، فقط چند لحظه برای بیرون آوردن چند دست لباس و چندتا قرص وقت خواهد داشت، بعدش برای همیشه فلج خواهد شد." درحالی¬که به آرامی داشت روش تهذیب را بازگو می‌کرد، کمی تردید روی صورتش سوسو زد.
این، مسلماً، چی بنفش از شرق نبود، بلکه یک یادگاری فوق سِری بود که بعدها توسط فرقه سرنوشت بنفش به نام "چی بنفش در غرب"، نامیده شد و توسعه یافت. حتی وانگ تنگفی از آن خبر نداشت. فقط به اعضای خاص فرقه آموزش داده می¬شد. و هدف آن این بود که بتواند قدرت معنوی و نیروی حیاتی را برای برگزیدگان فراهم کند!
هر برگزیده از فرقه سرنوشت بنفش فرصتی برای انتخاب فرد دیگری برای تمرین چی بنفش در غرب خواهد داشت. همیشه یکی از بزرگان فرقه برای جلوگیری از مقاومت آن شخص و همچنین حفظ ثبات آنها شرکت می‌کرد. پس از اجرای موفقیت¬آمیز این تکنیک، آن شخص تبدیل به یک نوع کلون از برگزیده می‌شد، در نتیجه برگزیده می‌توانست پایه تهذیب و نیروی حیاتی شخص را با استفاده از چی بنفش از شرق جذب کند.
به دلیل ترکیب این دو هنر بود که فرقه سرنوشت بنفش موقعیت فعلی خود را در حوزه جنوبی اشغال کرد.
چو یویان هنوز از قدرت چی بنفش در غرب برای کسی استفاده نکرده بود. اما در حال¬حاضر هیچ گزینه دیگری به جز این تکنیک وجود نداشت.
با وجود قدرت آن، عوارض جانبی بالقوه خطرناکی وجود داشت. معمولاً بزرگان فرقه در کنارشان می‌ایستند و آماده کمک در برابر چنین حوادث ناگواری هستند.
چو یویان با آرامش گفت: «اگه با اولین قسمت مشکلی نداری، کمی خون بهت میدم. دیدن خورشید تو اینجا غیرممکنه، و بدون خورشید یا ماه، جذب چی بنفش سخته. با این¬حال، یکمی تو خون من وجود داره که به تو در استفاده از این تکنیک کمک می‌کنه.»
منگ‌هائو به چو یویان نگاه کرد، درحالی¬که چشمانش با تعمق سوسو می‌زدند. در دلش، او به سردی می‌خندید. قبل از اینکه حتی او روش را به زبان بیاورد، حدس زده بود که قصد بدی دارد. تنها چیزی که از آن مطمئن نبود، فرآیند دقیقی بود که او قصد داشت از آن استفاده کند.
با شنیدن اولین قسمت، سرنخ ضعیفی داشت. دلیل اصلی اینکه چو یویان این روش تهذیب را آموزش می‌داد، این بود که حتی اگر او را قادر می‌ساخت کیف نگه¬دارنده‌اش را باز کند، در نهایت به نوعی به او آسیب می‌رس...